نمیدونم دست من زیادی بی نمکه یا همون مثل معروفه که میگه دوره آخرامانه و هیشکی به هیشکی نیست و هرکسی به فکر خودشه و بی معرفتی و ناجوانمردی به اوج میرسه.

به هر کی محبت کردم و براش وقت گذاشتم شد دشمن مادرزادم خدا رو شاهد میگیرم در انجام هر کاری نیتم خیر بوده و هست از جون برای یه عده مایه گذاشتم هر کاری که از دستم برمیومده انجام دادم اما همیشه نتیجه عکس داده .

از این دست دوستان زیادی دارم(مجازی و حقیقی ) که در تمام طول دوران آشنایی بهشون خدمات دادم و همه جوره حمایتشون کردم و هیچگونه چشم داشتی هم نداشتم اما فکر نمیکنم مثلا توقع تبریک سال نو  توقع زیادی باشه تازه بازم اونم خودم پیش قدم بودم . حالا بماند انتظارات دیگه .

یعنی دنیا اینقدر بیوفایی رو میتونه تحمل کنه که من کردم!؟

میتونه این حجم از بی معرفتی رو هضم کنه که من کردم!؟

میتونه با این وجود، با این همه درد ، بازهم مثل گذشته نیت خیر داشته باشه و همه چی رو نادیده بگیره!؟ 

میتونه مثل گذشته مهرورزی کنه و محبت کردن به دیگران رو سرلوحه زندگیش قرار بده!؟

من مطمئنم هرکس دیگه ای جای من بود اونچه رو که به اون آدمای بی معرفت وصل میشه رو از ذهن و فکر و اندیشه و خیال و حتا گوشی خودش پاک میکرد و جوری وانمود میکرد که انگار چنین موجوداتی روی این کره خاکی وجود نداشتند.

متاسفانه من نمیتونم تا این اندازه بی معرفت باشم ولی میخوام سعی کنم همراه با زمانه پیش برم و منم بشم یکی از همین موجودات . 

+ حیف وقتی که برای یه عده گذاشتم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

HelliFull Blake عطا الله افروزه فرزاد سلیمانیان آموزش رایگان بازاریابی در اینترنت کفش کردی کانالستان تلفن پاناسونیک Fararoman شمال تک